کد مطلب:216473 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

دستگیری موسی بن جعفر
سال صد و هفتاد و نهم هجرت هارون برای استحكام خلافت اولاد خود به گرفتن موسی بن جعفر علیه السلام اراده ی حج كرد و فرمانهایی به اطراف نوشت كه علما و سادات و اعیان و اشراف همه در مكه حاضر شوند تا از ایشان برای ولایتعهد خود بیعت بگیرد.

هارون اول به مدینه ی طیبه كنار قبر مطهر حضرت رسول صلی الله علیه و آله آمد و به او خطاب كرد: پدرم فدای تو باد یا رسول الله، من عذر می طلبم در امری كه اراده كرده ام در باب موسی بن جعفر كه می خواهم او را حبس كنم، چون می ترسم فتنه ای برپا كند كه خونهای امت تو ریخته شود.

در همان روز هارون فضل بن ربیع را فرستاد و در وقتی كه آن حضرت نزد قبر جد بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواند، در اثنای نماز آن جناب را گرفتند و كشیدند و از مسجد بیرون بردند. حضرت متوجه قبر جد



[ صفحه 253]



بزرگوار خود شد و گفت: یا رسول الله، به تو شكایت می كنم از آنچه از امت بدكار تو به اهل بیت بزرگوارت می رسد.

مردم از هر طرف صدا به گریه و ناله و فغان بلند كردند.

چون امام مظلوم را نزد آن لعین بردند، ناسزای بسیار به آن جناب گفت و امر كرد كه آن حضرت را مقید گردانیدند. آنگاه دو محمل ترتیب داد برای آنكه مردم ندانند آن جناب را به كدام ناحیه می برند. یكی از محملها را به سوی بصره فرستاد و یكی را به جانب بغداد، و حضرت در محملی بود كه به جانب بصره می رفت.